بیژن پناهیزاده دبیر کارگروه ویژه اقتصاد مقاومتی بخش خصوصی بخشی از رشد اقتصادی در کشور ما به نفت، گاز و محصولات پتروشیمی برمیگردد. بهطورمعمول پتروشیمی از بخش نفت جدا میشود اما واقعیت این است که بیشتر رشد اقتصادی در ایران به کمک نفت بهدست میآید.
رشد اقتصادی حاصل فروش یا سرمایهگذاری در هر چیزی
است. میزان سرمایهگذاری بخش خصوصی ما به دلایلی چون مشکلات فضای کسب و کار و اتفاقاتی
که در حوزه بینالملل افتاده، ضعیف بوده است. از این رو آنطور که باید و شاید به این
بخش پرداخته نشده یا توان پرداختن به آن نبوده است. به لحاظ فضای کسبوکار، نرخ ارز،
مالیات و مالیات ارزش افزوده کار زیادی نشده است. در کشور ما یکی از مشکلاتی که باعث
و بانی کم شدن رشد اقتصادی است، تولید ملی است که مشکلات یادشده در آن نقش دارند. اگر
انتظار رشد است، چارهای جز تحول نیست. دسترسی به منابع بانکی و رفع مشکلات فضای کسب
و کار از جمله کارهایی است که برای رسیدن به تحول و در نتیجه رشد باید انجام داد. حال
سوال اینجاست: منابع مالی چقدر تزریق شده است؟ چقدر توجه به واحدهای تولیدی شده است؟
یکی از مسائل نقشآفرین در رشد آمار است. آمار در ایران روندی جداگانه در مقایسه با
تمام دنیا دارد. برای نمونه در محاسبه نرخ بیکاری اینطور در نظر گرفته میشود که اگر
یک نفر هفتهای تنها یک ساعت سر کار برود، این فرد شاغل محسوب میشود و از آن سو براساس
آمار، بیکارها ۵/۲ میلیون نفر هستند. آمار البته غلط نیست
اما دادههایی که برای آمارگیری استفاده میشود باعث میشود خروجی با واقعیت همخوانی
نداشته باشد. این روند برای سایر بخشها نیز به همین ترتیب است. اگر دادهّهایی که
برای دستیابی به رشد اقتصادی میدهیم برپایه نفت و فروش آن باشد خروجی یک چیز است و
اگر برپایه سرمایهگذاری بخش خصوصی و سرمایههای خارجی باشد حاصل چیز دیگری خواهد شد.
همچنین بعضی کارها را باید فوری و برخی دیگر را در درازمدت انجام داد برای نمونه ثبات
قوانین، ثبات بخشنامهها، حضور سرمایهگذار خارجی و امنیت سرمایهگذاری خارجی از جمله
مسائلی هستند که باید به آنها توجه شود. برای رسیدن به رشد اقتصادی ۶ درصد به حدود ۱۰۰هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری نیاز است حال آنکه اکنون تصمیم گرفته
شده ۳۰هزار میلیارد تومان تخصیص داده شود که بیشتر این پول نیز صرف دیون و بدهیها
میشود. به این ترتیب دادهها و در نتیجه خروجی غیرواقعی میشود. بسیاری از کشورها
نفت ندارند اما رشد اقتصادی دارند. در واقع یکی از مشکلات اقتصادی ما سیاستزدگی است
که برعکس روندی است که در دنیا طی میشود. در جهان امروز این اقتصاد است که سیاست را
درست میکند اما در کشور ما سیاست بر اقتصاد تسلط دارد. اگر سیاست ما در ارتباط با
دنیا و برعکس درست باشد رشد اقتصادی خوبی بهوجود میآید اما باوجود تحریم و روابط
نامناسب چگونه میتوان به رشد اقتصادی رسید؟